2024-03-29T12:28:36Z
https://jne.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3034
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
کاربرد سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی اثرات تجمعی شبکه جاده ای بر پوشش درختی
مهلا
حسینی وردئی
عبدالرسول
سلمان ماهینی
سید مسعود
منوری
میرمسعود
خیرخواه زرکش
سنجههای سیمای سرزمین، ویژگیهای ساختاری سیمای سرزمین را کمّی میکنند. یکی از مزایای استفاده از سنجهها ارزیابی سریع اثر فعالیتهای توسعه بر محیط زیست به صورت تجمعی است. در این پژوهش اثر تجمعی توسعه شبکه جاده بر لکههای پوشش درختی شهرستانهای گرگان، کردکوی و علیآباد در استان گلستان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تهیه نقشههای کاربری سرزمین از تصاویر سنجندههای TM (1987)و ETM+(2002)ماهواره لندست استفاده شد. با توجه به اطلاعات و تجربه قبلی از انواع کاربریها و پوشش سرزمین در این محدوده و با هدف ارزیابی تجمعی، هفت طبقه کاربری که میتوانند بر اساس ارتباط متقابل با یکدیگر موجب بروز اثرات تجمعی شوند به روش نظارت شده (حداکثر احتمال) طبقه بندی شدند. در مرحله بعد، اثر توسعه شبکه جاده و اثر توسعه تجمعی کاربریها بر لکههای پوشش درختی با استفاده از سنجههای مساحت، نسبت محیط به مساحت، شکل، پیچ خوردگی، پیوستگی، مجاورت و فاصله اقلیدسی از نزدیکترین همسایه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از شیوه مقایسه مستقیم نقشه میزان اثرات تجمعی توسعه بدست آمد. همچنین، نقشه میزان اثر جاده بر لکههای پوشش درختی در یک دوره 15 ساله مشخص شد. نتایج نشان دادند بیشترین میزان لکههای نیازمند به حفاظت ناشی از توسعه تجمعی کاربریها در فاصله 342-684 متری از جاده قرار گرفتهاند. همچنین، مشخص گردید با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین میتوان به ارزیابی تجمعی فعالیتهای توسعه پرداخت و بر مبنای آن لکههای پوشش درختی نیازمند رسیدگی و در اولویت اقدامهای اصلاحی را انتخاب نمود.
ارزیابی اثرات تجمعی
سنجههای سیمای سرزمین
گرگان
لکههای پوشش درختی
2012
06
21
139
152
https://jne.ut.ac.ir/article_29598_570e1849b0bf0267233c875dbffea0b6.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
پایش زیستی آلایندههای هوا (ازن و دیاکسیدنیتروژن) با استفاده از گلسنگ Lecanora muralis
محمدرضا
خانی
مهناز
واعظی
الهام
قنادی
اسد
عبدی
گلسنگها که نوعی پیکره گیاهی جلبک و قارچ هستند، قبل از دهه 1860 در اروپا به عنوان شاخص زیستی جهت تشخیص آلودگی هوا شناسایی شدهاند. گلسنگها به آلایندههای هوا، بهخصوص دیاکسیدنیتروژن، ازن، فلوئور و فلزهای سنگین حساسیت نشان داده، بنابراین به عنوان یکی از زیستنشانگرهای آلودگی هوا مورد توجه قرار گرفتهاند. در این پژوهش، بررسی تغییرات میزان کلروفیل گلسنگ Lecanora muralis به عنوان یکی از گلسنگهای فلور طبیعی ایران در تماس با غلظتهای مختلف گازهای O3 و NO2 در پایش آلایندههای هوا مورد توجه بوده است. در مرحله اول انجام این تحقیق، گلسنگ Lecanora muralis درون کیسههای مخصوص و در تماس با گاز O3 در غلظتهای 30، 100 و 200 ppb و گاز NO2 در غلظتهای 60 ، ??? و ??? ppb قرار داده شده و به ترتیب بعد از یک و سه ساعت تماس به آزمایشگاه منتقل و کلروفیل آنها (کلروفیل a، b، a + b و نسبت OD435/ OD415) از طریق غوطهور ساختن ?? میلیگرم از وزن خالص گلسنگ در ml?? محلول DMSO استخراج گردید. در نمونههای در معرض تماس باO3 تخریبکلروفیل b همبستگی مثبت (P0.05) مشاهده گردید. به عبارت دیگر گلسنگ Lecanora muralis به آلاینده ازن حساس بوده، در حالیکه نسبت به آلاینده دیاکسیدنیتروژن مقاوم میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد که میتوان از گلسنگ Lecanora muralis به عنوان یک شاخص زیستی در پایش آلایندههای ازن و دیاکسیدنیتروژن در هوای فضاهای شهری استفاده نمود.
ازن
دیاکسیدنیتروژن
شاخص زیستی
کلروفیل
گلسنگ
2012
06
21
153
162
https://jne.ut.ac.ir/article_29599_1dc99191f48f3639143e8232c8745a52.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
ساختار تنوع زیستی موجودات خاکزی در بومسازگانهای طبیعی مناطق خشک و نیمه خشک
علیرضا
خداشناس
علیرضا
کوچکی
پرویز
رضوانی مقدم
امیر
لکزیان
تنوع زیستی موجودات خاکزی منشا خدمات قابل توجهی در حفظ و گسترش تنوع زیستی بالای خاک و سلامت محیط است. بهمنظور بررسی ساختار تنوع زیستی موجودات خاکزی در اکوسیستمهای طبیعی مناطق خشک و نیمهخشک، مطالعهای در شهرستانهای مشهد، گناباد و شیروان به اجرا درآمد. در هر یک از اکوسیستمهای مورد مطالعه،10 واحد انتخاب گردید و در مجموع 50 مورد نمونهبرداری با طول، عرض و عمق 30 سانتیمتر از خاک انجام شد. بافت، pH، درصد مواد آلی و همچنین تنوع و فراوانی بیمهرگان خاکزی، نماتدها، باکتریها، پروتوزوآها و قارچهای مایکوریزا در نمونههای خاک ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که با افزایش میانگین درجه حرارت سالیانه و کاهش میانگین بارندگی سالیانه بافت خاک سبکتر، pH خاک افزایش و مقدار مواد آلی خاک از 38/0 به 05/0 درصد کاهش یافت. بیمهرگان خاکزی با فراوانی و تنوع پائین فقط در اکوسیستم طبیعی شیروان مشاهده شدند. فراوانی نماتدها و باکتریها تحت تاثیر شرایط اقلیمی نبوده و در سه اکوسیستم طبیعی مشابه بود. اما تنوع باکتریها، فراوانی پروتوزوآها و فراوانی اسپور قارچهای مایکوریزا با افزایش درجه حرارت سالیانه و کاهش میانگین بارندگی سالیانه کاهش یافت. میانگین غنای گونهای در اکوسیستمهای طبیعی شیروان، مشهد و گناباد برای باکتریها بهترتیب 3/5، 8/5 و 8/3 و برای قارچهای مایکوریزا بهترتیب 5، 5 و 4 بود. بر اساس نتایج این پژوهش، شرایط اقلیمی و خاکی در مناطق خشک باعث کاهش تنوع زیستی در این مناطق گردیده است. بر همین مبنا خدمات ناشی از تنوع زیستی در مناطق خشک نیز کمتر خواهد بود، با این وجود حفظ همین سطح از تنوع زیستی موجودات خاکزی و خدمات آنها اهمیت ویژهای دارد.
اکوسیستمهای طبیعی
تنوع زیستی
خاک
غنای گونهای
2012
06
21
163
179
https://jne.ut.ac.ir/article_29600_68ad58b3271b230601f313648cc24efc.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
توانایی گونه های توت سفید (Morus alba) و سپیدار (Populus alba) در تثبیت و برداشت فلزات سنگین
مریم
رفعتی
نعمت ا...
خراسانی
فرهنگ
مراقبی
انوشیروان
شیروانی
امروزه آلودگی خاک به فلزات سنگین در نتیجه فعالیتهای بشر یکی از مشکلات جدی محیط زیست محسوب میشود.گیاه پالایی فنی است که در آن از گیاهان برای جذب آلایندهها استفاده شده و میتواند بطور بالقوه برای احیای خاکهای آلوده به فلزات سنگین بکار رود. این مطالعه به منظور بررسی توانایی برداشت و تثبیت گیاهی دو گونه توت سفید (Morus alba) و سپیدار (Populus alba) انجام یافته است. بدین منظور، غلظتهای 40، 80 و 160 میلیگرم بر کیلوگرم کادمیوم، 60، 120 و 240 میلیگرم بر کیلوگرم کروم و 120، 240 و 480 میلیگرم بر کیلوگرم نیکل به خاک اضافه شده و بعد از سپری شدن یک فصل رویش، از ریشه، ساقه، برگ و خاک مربوط به هر گلدان به منظور تعیین مقدار کل فلزات سنگین موجود در آنها، نمونهگیری شد. نتایج حاصل از محاسبه ضریب تجمع زیستی و فاکتور انتقال نشان داد که، هیچ یک از این دو گونه برای تثبیت گیاهی کادمیوم، کروم و نیکل با داشتن ضریب تجمع زیستی ریشه کوچکتر از یک و فاکتور انتقال بزرگتر از یک مناسب نبودند. از طرفی سپیدار با دارا بودن ضریب تجمع زیستی اندامهای هوایی بزرگتر از یک در کلیه تیمارهای مورد بررسی کادمیوم و 240 و 480 میلیگرم بر کیلوگرم نیکل و همچنین توت سفید با داشتن مقدار بیشتر از یک این پارامتر در تمامی تیمارهای مورد مطالعه نیکل، برای برداشت عناصر مذکور مناسب هستند.
برداشت گیاهی
تثبیت گیاهی
ضریب تجمع زیستی
فاکتور انتقال
گیاه پالایی
2012
06
21
181
191
https://jne.ut.ac.ir/article_29601_6621c8f0918e3705848a4d488d82540d.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
جلبک سبز: شاخص زیستی آلودگی فلزات سنگین در رود شور، رباط کریم
مریم
زارع
امیرحسین
حمیدیان
هادی
پورباقر
سهراب
اشرفی
لیلا
وزیری
فعالیت های صنعتی منجر به افزایش بار فلزات سنگین در رودخانه ها می شود. نمونه رسوب و جلبکSpirogyra sp. جهت تعیین میزان غلظت فلزات سنگین در رودخانه شور جمع آوری شد. نمونه های خشک شده جلبک و رسوب هضم اسیدی شد و غلظتAs, Cr, Fe, Zn با استفاده از دستگاه ICP –OES اندازه گیری شد. بیشترین غلظت متوسط در رسوب مربوط به آهن 11/ 2572 میکروگرم بر گرم و کمترین غلظت مربوط به آرسنیک 9/13 میکروگرم بر گرم بود. با محاسبه BAF یا فاکتورتجمعی، آهن با فاکتور تجمعی 23/2 بیشترین تجمع را نشان داد بعد از آن آرسنیک 96/1، کروم 58/1 و روی 44/1 قرار داشت. با توجه به تجمع بالای فلزات در جلبک، می توان از آن به عنوان شاخص زیستی این فلزات استفاده کرد. غلظت قابل ملاحظه این فلزات در رسوبات رودخانه صرورت توجه جهت پایش و کنترل ورود آلودگی را به این بوم سازگان را نشان می دهد.
تجمع زیستی
جلبک .Spirogyra sp
شاخص زیستی
فلزات سنگین
2012
06
21
193
204
https://jne.ut.ac.ir/article_29602_8c6dbe5e849e476165fea0c68fcd5451.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
معرفی حریم توسعه در سواحل جنوبی دریای خزر مطالعه موردی: استان مازندران
مریم
سعید صبائی
افشین
دانه کار
علی اصغر
درویش صفت
عبدالعظیم
قانقرمه
حسن
آزرم دل
بررسیهای انجام شده در سواحل جنوبی دریای خزر مشخص میسازد که حریم قانونی دریای خزر از سال 1356 بارها مورد هجوم بالا آمدن سطح آب دریا قرار گرفته که این بالا آمدگی تا سال 1374 ادامه داشته است. در این دوره (1374-1356) نرخ بالا آمدگی آب تقریبا 13 سانتیمتر در سال بوده است. نفس کلی تعیین حریم دریا، مشخص نمودن یک ناحیه حایل بین فعالیتهای انسانی (به خصوص ساختمانسازی) و خط ساحلی است که بیشترین خطر ناشی از بالا آمدن سطح آب و اثرات ثانویه در آن محتمل است. با توجه به اینکه معیار علمی مصوبی برای تعیین حریم بهویژه برای دریاچه خزر ارائه نشده و منطقه ساحلی خزر در سواحل شمالی کشور دستخوش تغییرات زیادی قرار گرفته است، این مطالعه میتواند مدیران منطقه ساحلی را در حل مشکلات امروز و آینده یاری نماید. در این مطالعه بر اساس ارتفاعهای بحرانی آب خزر و نتایج حاصل از ارزیابی آسیب پذیری ساحل نسبت به بالا آمدن سطح آب دریا به معرفی حریم در سواحل استان مازندران پرداخته شد. این حریم شامل دو بخش، محدوده حایل عمودی و افقی است. در این مطالعه از روش CVI (شاخص آسیب پذیری ساحل) برای ارزیابی آسیب پذیری ساحل نسبت به بالا آمدن سطح آب دریا استفاده شد. پنج متغیر در قالب دو زیر شاخص (طبیعی و انسان منشاء) در این روش مورد استفاده قرار گرفت. نقشه نهایی به دست آمده از ارزیابی ساحلی به چهار طبقه با شدت آسیب پذیری کم، متوسط، بالا و بسیار بالا تقسیم و در نهایت متوسط فاصله طبقه بسیار آسیب پذیر تا محدوده حائل عمودی در هر دهستان ساحلی به عنوان حد حریم افقی در آن دهستان معرفی گردید.
ارزیابی آسیب پذیری.
بالا آمدن سطح آب دریا
حریم دریا
دریای خزر
شاخص آسیب پذیری ساحلی
مدیریت منطقه ساحلی
2012
06
21
205
222
https://jne.ut.ac.ir/article_29603_4d5cdca3124474789d26388e511e6a53.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
ارزیابی آثار توسعه بر محیط زیست حوزه کرگانرود با کاربرد مدل تخریب سیمای سرزمین
مهدی
شیخ گودرزی
افشین
علیزاده شعبانی
عبدالرسول
سلمان ماهینی
جهانگیر
فقهی
مدل تخریب محیط زیست یکی از روش های ارزیابی آثار محیط زیستی است که آثار تجمعی فعالیت های انسانی را تحلیل و مقدار آن را به صورت کمی بیان می کند. از ویژگی نمایه های سیمای سرزمین، توانایی ارزیابی سریع و تشخیص پیامد فعالیت ها در کوتاه ترین زمان ممکن است. از این رو در انجام پژوهش حاضر از مدل تخریب سیمای سرزمین به منظور تحلیل تخریب و آثار تجمعی توسعه بر محیط زیست حوزه کرگانرود استان گیلان استفاده شد. برای دستیابی به این مهم، ابتدا محدوده آبخیز بر اساس تفکیک سامانه رودخانه ها به 12 زیرحوزه تقسیم شد. در گام بعد درجه آسیب پذیری بوم شناختی، عوامل تخریب و شدت آن ها با استفاده از نمایه های سیمای سرزمین محاسبه و برمبنای میانه داده ها دسته بندی شد. در پایان با استفاده از جدول نهایی تخریب و وارد نمودن مشخصه های مدل، برای هر یک از پهنه ها ضریب تخریب محاسبه و طبقه بندی گردید. به این ترتیب زیرحوزه های آبخیز از نظر شدت و میزان تخریب با یکدیگر مقایسه و به درجاتی از توسعه تا حفاظت تقسیم شد. در مجموع 32% از مساحت حوزه دارای توان درجه 1 توسعه، 27% دارای توان درجه 2 توسعه، 21% نیازمند بازسازی و 20% نیازمند اقدامات حفاظتی شناسایی شد.
آسیب پذیری بوم شناختی
ارزیابی آثار توسعه
حوزه آبخیز کرگانرود
مدل تخریب سیمای سرزمین
2012
06
21
223
234
https://jne.ut.ac.ir/article_29604_2c2e502d29c9f35cabe5c614ea9d26e3.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه تابستانه خرس قهوه ای (Ursus arctos syriocus) در منطقه حفاظت شده البرز جنوبی
فرهاد
عطایی
محمود
کرمی
محمد
کابلی
در این مطالعه با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی و جمع آوری دادههای میدانی، مدل مطلوبیت زیستگاه خرس قهوه ای که بزرگترین گوشتخوار ایران است در بخش جنوبی منطقه حفاظت شده البرز مرکزی به مساحت 106688 هکتار تهیه شد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر مطلوبیت زیستگاه و تعیی مناطق مطلوب برای خرس قهوه ای در سطح منطقه شروع شد و نتایج نشان داد که در فصل تابستان خرس قهوهای به ارتفاعات بالا و دامنههای شمالی تمایل داشته و از مناطق صخرهای، روستاها و جاده دوری می کند. همچنین، خرس قهوهای مناطق نزدیک به آب و نزدیک به دامداریها را به سایر مناطق ترجیح می دهد، که نشان دهنده وابستگی گونه به منابع آب و احتمالاً استفاده خرس از دام به عنوان یک منبع غذایی است. نقشه مطلوبیت زیستگاه تهیه شده نشان می دهد که بیشتر مناطق مطلوب در بخش شمالی این منطقه قرار گرفته و نزدیک به 10 درصد کل منطقه، زیستگاه مطلوبی برای خرس به شمار می رود.
تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی
خرس قهوه ای
منطقه حفاظت شده البرز مرکزی
نقشه مطلوبیت زیستگاه
2012
06
21
235
245
https://jne.ut.ac.ir/article_29605_1c4c89efbee9e78be2f4f7fea27f4580.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه گراز (Sus scrofa) در منطقه الموت شرقی استان قزوین
حمید
گشتاسب
بهمن
شمس اسفندآباد
فرهاد
عطایی
عبدالحسین
مظفری
گراز در سراسر ایران به جز مناطق کاملا خشک و بی آب پراکنده شده است. در سال های اخیر عواملی نظیر کاهش جمعیت طعمه خواران آن نظیر پلنگ منجر به افزایش جمعیت این گونه شده است. از سوی دیگر تبدیل اراضی طبیعی به زمین های کشاورزی و تعلیف دام اهلی در زیستگاه های طبیعی حیوان منجر به کاهش غذای در دسترس حیوان و رانده شدن آن به سوی مزارع و باغها گردیده که نتیجه این امر تعارض بین حفاظت از این گونه و منافع جوامع محلی میباشد. در این پژوهش به منظور تعیین عوامل موثر بر پراکنش گراز در بخش شرقی منطقه شکار ممنوع الموت به ویژه تعیین تاثیر عوامل انسانی، از مدل سازی مطلوبیت زیستگاه با رویکرد تحلیل عامل آشیان بوم شناختی استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گراز مناطق نزدیک به روستا، باغ و مزرعه و رودخانه و مناطق با ارتفاع و شیب کم را ترجیح می دهد. همچنین 40 روستا در داخل و یا مجاور زیستگاه های مطلوب گراز قرار گرفته و بیش از 27% از این زیستگاه ها از باغ ها و مزارع تشکیل شدهاند. این امر نشان دهنده تعارض بالای بین حفاظت از گراز و منافع جوامع محلی در این منطقه بوده و ارتقای درجه حفاظتی این منطقه منوط به برنامه ریزی ویژه برای کاهش این تعارض است.
تحلیل عامل آشیان بوم شناختی
گراز
مدل مطلوبیت زیستگاه
منطقه شکار ممنوع الموت
2012
06
21
247
258
https://jne.ut.ac.ir/article_29606_ea56673bbb8ca0506dfd93658e5edcfd.pdf
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2008-7764
1391
65
2
کاربرد نمونه برداری مسافتی جهت برآورد جمعیت قرقاول در جنگل سعدآباد گرگان
حسین
وارسته مرادی
مدیریت جمعیت گونه های قابل شکار حیات وحش نیازمند اطلاعاتی در مورد تراکم مطلق و فراوانی آنها بر اساس روش های قابل اطمینان است. برای مطالعات پویایی شناسی جمعیت و تعیین وضعیت حفاظتی، نیاز به اطلاعات پایه بیشتری احساس می گردد. در مورد مدیریت پرندگان قابل شکار در ایران، جمعیت حال حاضر قرقاول کاملا ناشناخته است چراکه هیچ کوشش رسمی جهت برآورد جمعیت آن در سال های گذشته صورت نگرفته است. در این پژوهش، نمونه برداری مسافتی بر مبنای ترانسکت خطی برای برآورد جمعیت قرقاول در جنگل سعدآباد بکار رفت. داده های مربوط به شمارش دیداری و شنیداری برای محاسبه برآورد کلی جمعیت با یکدیگر ترکیب شد. فرض شد که هر یک شمارش شنیداری نماینده چهار پرنده در هر دسته پرنده است در غیر این صورت اندازه جمعیت دست پایین برآورد می شد. نتایج نشان داد که تراکم و فراوانی کلی قرقاول با این روش برای کل منطقه به وسعت 4000 هکتار معادل 070/0± 35/0 (تراکم ± انحراف استاندارد) پرنده در هکتار و280 ± 1400 (فراوانی ± انحراف استاندارد) پرنده در کل منطقه مورد مطالعه است. اندازه دسته پرنده 139/0 ± 143/2 قرقاول در هر دسته بود.
تراکم مطلق
جنگل سعدآباد
شمارش دیداری
شمارش شنیداری
فراوانی
2012
06
21
259
270
https://jne.ut.ac.ir/article_29607_11b7dd9fd6fdb716527a3844c1bdb79c.pdf