دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
آزادسازی فلزات سنگین از اجزای مختلف رسوبات غنیشده در ستون آبشویی
521
532
FA
حامد
ارفع نیا
کارشناسارشد گروه علوم خاک، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا
h_arfania82@yahoo.com
فرخ
اسدزاده
استادیار گروه علوم خاک، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیه
farrokhasadzadeh@gmail.com
10.22059/jne.2015.56926
<span lang="FA">سنجش فراهمی و تحرک فلزات سنگین بهمنظور فهم رفتار این فلزات در رسوبات و جلوگیری از پتانسیل خطرات زیستمحیطی آنها ضروری است. آزمایش ستون آبشویی روی چهار نمونه رسوب با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی متفاوت غنیشده با نمک فلزات روی، کادمیوم، نیکل، مس و سرب برای تعیین میزان تحرک و چگونگی توزیع فلزات انجام شد. نتایج عصارهگیری متوالی رسوبات غنیشده نشان داد که جزء عمدۀ روی، نیکل و مس در جزء باقیمانده و اجزای عمدۀ کادمیوم، جزء تبادلی و معدنی است. دربارۀ سرب در رسوبات غنیشده جزء باقیمانده و معدنی بیشترین سهم را داشت. در رسوب 1 آب مقطر توانسته کادمیوم، روی و نیکل بیشتری را نسبت به مس و سرب متحرک سازد. در رسوبات رسی 3 و 4 آب مقطر سرب و مس بیشتری نسبت به کادمیوم، روی و نیکل متحرک ساخت. مس و سرب کمتر تحت تأثیر نوسانات </span><span dir="LTR">pH</span><span lang="FA"> آب منفذی قرار گرفتند. آزادسازی مس و سرب در رسوب 4 از جزء آلی معنادار بود. بر اساس درصد نسبی در جزء تبادلی در رسوب 1 غنیشده ترتیب تحرک فلزات قبل و بعد از آبشویی بهصورت زیر بود که </span><span dir="LTR">Cu</span><span lang="FA"><</span><span dir="LTR">Pb</span><span lang="FA"><</span><span dir="LTR">Zn</span><span lang="FA"> = </span><span dir="LTR">Ni</span><span lang="FA"><</span><span dir="LTR">Cd</span><span lang="FA">، که نشاندهندۀ امکان تحرک کادمیوم در </span><span dir="LTR">pH</span><span lang="FA"> های اسیدی است. در بین ویژگیهای رسوبات </span><span dir="LTR">pH</span><span lang="FA"> در آب منفذی، بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر کلیۀ فرایندهای شیمیایی و بهدنبال آن بر رفتار فلزات سنگین در رسوبات تأثیرگذار است. روش غنیسازی و آبشویی روشی مناسب برای ارزیابی خطرات زیستمحیطی فلزات سنگین است.</span>
رسوب,فلزات سنگین,غنیسازی,آزادسازی
https://jne.ut.ac.ir/article_56926.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56926_7b34d37bd9e3f66dd158a1f31d3ce291.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
پهنه بندی ماهانۀ میزان آلودگی هوا و بررسی نحوۀ ارتباط آن با عوامل اقلیمی (مطالعۀ موردی: شهر مشهد)
533
547
FA
الهه
اکبری
عضو هیئت علمی گروه ژئومورفولوژی و اقلیمشناسی، دانشگاه حکیم سبزواری، کارشناسی ارشد سنجش از دور و GIS، سبزوار، توحیدشهر، دانشگاه حکیم سبزواری، دانشکدۀ جغرافیا و علوم محیطی، گروه جغرافیا
elahe.akbari62@gmail.com
معصومه
فاخری
کارشناسی ارشد اقلیم شناسی، دانشگاه حکیم سبزواری
m_fakheri68@yahoo.com
عفت
پورغلامحسن
کارشناسی ارشد اقلیم شناسی، دانشگاه حکیم سبزواری
pourgholamhasan@yahoo.com
زهرا
اکبری
آموزگار منطقۀ 4 تهران
zahra@yahoo.com
10.22059/jne.2015.56927
گسترش شهرنشینی و رشد جمعیت و نیز زائرپذیر بودن برخی شهرها، زمینۀ استفادۀ بیش از حد از وسایل نقلیه و بهتبع افزایش آلودگی را فراهم میآورد. بنابراین، با توجه به اهمیت تأثیر آلودگی هوا بر سلامت انسان، در این پژوهش میزان آلودگی هوا از نظر <sub>10</sub>PM با استفاده از شاخص استاندارد آلودگی هوا (PSI[1]) و روش وزندهی معکوس فاصله ([2]IDW) در شهر مشهد پهنهبندی شده است. از طرفی پارامترهای اقلیمی نظیر سرعت باد، جهت باد و میزان بارش نیز تحلیل شده است. با مقایسه و همپوشانی آنها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ([3]GIS) و نیز بررسی میزان ارتباط بین عوامل اقلیمی و شاخص PSI از طریق همبستگی پیرسون، تأثیر عوامل اقلیمی بر کاهش آلودگی هوا تا حدی مشهود است بهطوریکه در ماه فروردین بهدلیل وجود بارشهای بهاره از میزان آلودگی هوا کاسته شده و در ماههای دی و بهمن بهدلیل وارونگی هوا و برخورداری از بارش کمتر، میزان آلودگی هوا نسبت به ماههای گرم سال افزایش یافته است. علاوه بر این، عامل جهت باد بیشترین تأثیر را در کاهش آلودگی هوا داشته و در ماههای فروردین و آذر، بیشترین ارتباط بین آنها (بهترتیب 902/0- r =،014/0 p = و 817/0-r =،04/0 p =) به چشم میخورد. در بیشتر ماهها، بیشترین آلودگی هوا در اطراف ایستگاههای صدف، لشگر و نخریسی در مرکز شهر با داشتن ترافیک بیشتر و نیز میزان بارش و سرعت باد کمتر و جهت باد موافق مشهود است. <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]. Pollutant Standard Index <br /> <br /> <br />[2]. Inverse Distance Weighting <br /> <br /> <br />[3]. Geographic Information System
آنالیز همبستگی,پهنه بندی آلودگی هوا,عوامل اقلیمی,GIS و PSI
https://jne.ut.ac.ir/article_56927.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56927_120ee265af2df9dffb8edce53a581187.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
بررسی میزان تجمع فلزات سنگین Zn، Cu وCr در بافت مو و کبد جرد ایرانی (Meriones persicus) درۀ زرشک، یزد
549
557
FA
منوچهر
خزاعی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی محیط زیست، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
m.khazaee@ut.ac.ir
امیر حسین
حمیدیان
استادیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
a.hamidian@ut.ac.ir
افشین
علیزاده شعبانی
استادیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
alizadeh@nrf.ut.ac.ir
سهراب
اشرفی
استادیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
sohrab.ashrafi@ut.ac.ir
سید علی اصغر
میرجلیلی
کارشناس ارشد بهداشت، ایمنی و محیط زیست، شرکت ملی صنایع مس ایران، طرح معادن مس تفت
aliasghar.mirjalili@yahoo.com
عصمت
اسمعیل زاده
پژوهشگر محیط زیست، مجتمع مس سرچشمه، امور تحقیق و توسعه
esmaeilzadeh@nicico.com
10.22059/jne.2015.56928
جوندگان نسبت به آلودگیهای محیط زیستی بهخصوص آلودگی فلزات سنگین بسیار حساساند و میتوانند بهعنوان شاخص زیستی در مناطق آلوده استفاده شوند. در این مطالعه غلظت فلزات مس، روی و کروم در بافت مو و کبد جرد ایرانی (<em>Meriones</em> <em>persicus</em>) در محدودۀ معدن مس درۀ زرشک و بدون در نظر گرفتن اثر سایر معادن موجود در منطقه به روش هضم تر و با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که غلظت فلزات سنگین در بافت مو و کبد از نظر آماری اختلاف معنادار دارد (<em>P</em><0.01). الگوی انباشتگی فلزات سنگین در هر دو بافت کبد و مو بهصورت روی< مس> کروم بود. براساس نتایج غلظت فلزات مس، روی و کروم هم در بافت مو و هم در بافت کبد دو جنس نر و ماده با یکدیگر تفاوت معناداری داشتند (<em>P</em><0.01). نتایج نشان میدهد که بین میزان تجمع فلزات سنگین در بافت مو و کبد همبستگی معناداری وجود ندارد (<em>P>0.05</em>) درنتیجه نمیتوان رابطۀ رگرسیونی بین آنها برقرار کرد. با توجه به نبود ارتباط معنادار بین بافت مو و بافت کبد، در مطالعات آتی نمیتوان از بافت مو بهمنزلۀ یک شاخص زیستی مناسب برای تشخیص غلظت فلزات اندازهگیری شده در بافت کبد استفاده کرد، اما این امر مستلزم مطالعات بیشتر است. تفاوت در تجمع فلزات سنگین در بافتهای مو و کبد جنسهای نر و مادۀ این جونده بیانگر اهمیت جنسیت بهعنوان یک عامل مؤثر در تجمع فلزات سنگین است و باید به این موضوع باید در مطالعات آتی توجه شود.
آلودگی,درۀ زرشک,جرد ایرانی Meriones persicus,فلزات سنگین
https://jne.ut.ac.ir/article_56928.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56928_de16051b33543a5d70d7315b3c7651ec.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
بارزسازی تغییرات و پویایی کاربری ها و پوشش اراضی در ذخیره گاه زیستکرۀ ارسباران (1366ـ 1390)
559
572
FA
آصف
درویشی
دانشجوی کارشناسی ارشد محیط زیست دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان
asefdarvishi1980@gmail.com
سیما
فاخران
استادیار گروه محیط زیست دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان
fakheran@cc.iut.ac.ir
علیرضا
سفیانیان
استادیار گروه محیط زیست دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان
soffianian@cc.iut.ac.ir
مهدی
قربانی
0009-0007-2111-6116
استادیار گروه مرتع و آبخیزداری دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران
mehghorbani@ut.ac.ir
10.22059/jne.2015.56929
تغییرات کاربری/پوشش اراضی و قطعهقطعه شدن زیستگاه در مقیاس سیمای سرزمین، مهمترین فاکتور در توزیع اکوسیستمهاست. برای آنالیز روابط بین تغییرات کاربری اراضی و تأثیرات آن بر تنوع زیستی، به اطلاعات کاربری و پوشش اراضی در مقیاسهای مختلف نیاز است. هدف از این مطالعه، کمّیسازی تغییرات کاربریها و پوشش اراضی در ذخیرگاه زیستکرۀ ارسباران در شمال غرب ایران و در یک دورۀ 24 ساله (1366ـ 1390) است. ارسباران یکی از مناطق مهم حفاظتشدۀ ایران است. از دادههای سنجندۀ TM ماهوارۀ لندست، مربوط به سالهای 1366 و 1390 و سنجندۀ ETM<sup>+</sup> مربوط به سال 1380 برای تهیۀ نقشۀ کاربری و پوشش اراضی، استفاده شده است. در این پژوهش، 8 طبقۀ مختلف شامل: کشاورزی آبی، کشاورزی دیم، جنگل متراکم، جنگل تنک، گونزار، علفزار، مراتع فقیر و آبها، شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان داد طی 24 سال (1366ـ 1390) درصد پوشش جنگلهای متراکم بهشدت کاهش (3/12 درصد) یافته است، درحالیکه علفزار (4/5 درصد)، گونزار (7/3 درصد)، جنگل تنک (1 درصد) و مراتع فقیر (9/4 درصد) در زمان مطالعهشده افزایش یافتهاند. ارتفاع و مناطق مسکونی از عوامل اصلی تغییرات کاربریها در منطقۀ مطالعهشده است، بهطوریکه بین 1366ـ 1390، جنگل متراکم 96 درصد از مساحت خود را در پایینترین طبقۀ ارتفاعی (260ـ 700 متری) از دست داد. نتایج این پژوهش، کاهش زیستگاه و از دست رفتن کاربری و پوشش اراضی مهم ذخیرهگاه زیستکرۀ ارسباران را بهطور کمّی نشان میدهد که میتواند در اجرای مدیریت مؤثر منطقه در مقیاس سیمای سرزمین که وظیفۀ حفظ منابع اکولوژیکی را با وجود تهدیدات منابع انسانی دارد، مؤثر باشد.
تأثیرات انسانی,تغییرات پوشش اراضی,جنگل,منطقۀ حفاظتشدۀ ارسباران
https://jne.ut.ac.ir/article_56929.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56929_9b5259381ef3e0f14c5dd88ce1748c72.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
بررسی کیفیت مطالعات حیات وحش در بیانیه های ارزیابی تأثیرات محیط زیستی ایران
573
582
FA
فاطمه
رسولی نسب
دانشجوی کارشناسی ارشد، رشتۀ منابع طبیعیـ محیط زیست، دانشگاه تهران
rasouli.f2211@yahoo.com
بهمن
جباریان امیری
استادیار دانشکدۀ منابع طبیعیـ گروه محیط زیست، دانشگاه تهران
jabbarian@ut.ac.ir
محمد
کابلی
0000-0002-9203-2346
دانشیار دانشکدۀ منابع طبیعیـ گروه محیط زیست، دانشگاه تهران
mkaboli@ut.ac.ir
افشین
دانه کار
دانشیار دانشکدۀ منابع طبیعیـ گروه محیط زیست، دانشگاه تهران
danehkar@nrf.ut.ac.ir
10.22059/jne.2015.56930
با توجه به اجرای طرحهای عمرانی، فعالیتهای بشر موجب نگرانیهای قابل توجهی بر تنوع زیستی در جوامع انسانی شده است. از اینرو، ارزیابی تأثیرات محیط زیستی پروژهها، میتواند بهعنوان یک ابزار کمکی برای مدیران محیط زیست برای جلوگیری از بروز تأثیرات منفی بهویژه بر روی تنوع زیستی به کار رود. در ارزیابی تأثیرات محیط زیستی باید همۀ اجزای محیط زیست ازجمله تنوع زیستی مورد توجه قرار بگیرد و یکپارچهسازی در فرایند ارزیابی بهطور مناسب انجام شود. مطالعۀ حاضر نشان داد که دستورالعمل ارزیابی تأثیرات محیط زیستی ایران مصوب سال 1994، در فرایند ارزیابی تأثیرات محیط زیستی در بیانیۀ کنوانسیون تنوع زیستی سازمان ملل متحد فاقد نگرش کافی و مؤثر در یکپارچهسازی تنوع زیستی است. در این مطالعه، برای بررسی کیفیت 50 بیانیه تأثیرات محیط زیستی در بین بیش از 1171 مورد، از رویکرد ارزیابی کمّی استفاده شد که مطابق با نظر سازمان حفاظت محیط زیست ایران از نظر ارزیابی تنوع زیستی به تصویب رسیدهاند. پس از تجزیه و تحلیل دادههای مبتنی بر نمونه، با استفاده از آزمون دوجملهای نتیجۀ بهدستآمده به جامعۀ آماری تعمیم داده شد. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که در بیشتر از 50 درصد بیانیههای ارزیابی تأثیرات محیط زیستی با اطمینان 95 درصد نگرانیهای مربوط به تنوع زیستی وجود دارد. بر این اساس، در سیستم ارزیابی تأثیرات محیط زیستی کشور بهدلیل اهمیت تنوع زیستی تمرکز فعالان ارزیابی محیط زیست باید بیشتر بر مسائل مربوط به تنوع زیستی بهویژه حیات وحش باشد.
ارزیابی تأثیرات محیط زیستی,بیانیۀ ارزیابی تأثیرات محیط زیستی,تنوع زیستی,حیات وحش,کمی
https://jne.ut.ac.ir/article_56930.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56930_05eb7e8aabfcf902a149092d6be7600d.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
بررسی کارایی برخی از جاذبهای آلی در حذف کادمیوم از محلولهای آبی
583
594
FA
ابراهیم
سپهر
دانشیار گروه علوم خاک، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیه
e.sepehr@urmia.ac.ir
امیر
توسن
کارشناس ارشد علوم خاک، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیه
amir_tosan@yahoo.com
10.22059/jne.2015.56931
استفاده از جاذبهای آلی برای حذف فلزات سنگین از آب بهجای جاذبهای گرانقیمت بهخصوص در کشورهای در حال توسعه بسیار مناسب است. در این مطالعه همدماهای جذب کادمیوم و کاربرد برخی جاذبهای آلی (ساقۀ آفتابگردان، بقایای هرس سیب و انگور) در حذف کادمیوم از سیستم محلول با غلظت اولیۀ کادمیوم (0 تا 200 میلیگرم در لیتر) در سه سطح pH (8، 6، 4) بررسی شد. نتایج نشان داد که هر سه جاذب آلی کارایی نسبتاً بالایی در حذف کادمیوم از سیستم محلول داشتند. با افزایش غلظت اولیۀ کادمیوم، کارایی حذف کاهش پیدا کرد، ولی با افزایش pH افزایش یافت، بهطوریکه در <sub>8</sub>pH و غلظت اولیة کمتر از10 میلیگرم در لیتر، بالاترین کارایی حذف برای هرسه جاذب به دست آمد. برازش دادههای آزمایشی با مدلهای جذب لانگ مویر، فروندلیچ و تمکین نشان داد که مدلهای لانگ مویر و فروندلیچ نسبت به مدل تمکین برازش بهتری با دادههای آزمایشی داشتند. بیشترین جذب تکلایهای لانگ مویر (q<sub>max</sub>) برای ساقۀ آفتابگردان، بقایای هرس سیب و انگور، بهترتیب بهمیزان 8905، 8155 و 7895 میلیگرم در کیلوگرم در pH برابر 8 به دست آمد. در ساقۀ آفتابگردان پارامترهای ظرفیت جذب (q<sub>max</sub>, A, K<sub>F</sub>) و شدت جذب (K<sub>T</sub>, K<sub>L</sub>,1/n ) در مقایسه با بقایای هرس انگور و سیب بیشتر به دست آمد و ساقۀ آفتابگردان در مقایسه با دو جاذب دیگر کارایی نسبتاً بهتری در حذف کادمیوم از سیستم محلول داشت. فاکتور جداسازی لانگ مویر (R<sub>L</sub>) بین 02/0ـ 80/0 به دست آمد که نشاندهندۀ جذب مطلوب کادمیوم بر روی جاذبهای بررسیشده است. منفیبودن تغییرات انرژی آزاد گیبس نشاندهندۀ خودبهخودی بودن واکنش جذب است.
جاذبهای آلی,سیستم محلول,کادمیوم,همدماهای جذب,pH
https://jne.ut.ac.ir/article_56931.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56931_2c973219518b19485d1fd10df870ba6f.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
سنجش کارایی و بهره وری مصرف آب تهران با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها
595
608
FA
حمید
سرخیل
استادیار، گروه مهندسی محیط زیست، دانشگاه محیط زیست، ایران
sarkheil_h@yahoo.co.uk
مهیار
حبیبی راد
دانشجوی کارشناسی ارشد، مهندسی عمرانـ محیط زیست، دانشگاه محیط زیست، ایران
mahyarhabibirad@gmail.com
نعمت الله
خراسانی
0000-0002-5340-0177
استاد، گروه محیط زیست، دانشگاه تهران، ایران
khorasan@ut.ac.ir
10.22059/jne.2015.56932
در این پژوهش با استفاده از تکنیکهای ورودی تحلیل پوششی دادهها، شاخصهای کارایی و بهرهوری مصرف آب تهران برای دورۀ زمانی 1384ـ 1392 ارزیابی شد. همچنین همبستگی بین مصرف آب و فعالیتهای اقتصادی منطقه با استفاده از شاخص تولید ناخالص داخلی منطقهای بررسی شد. نتایج نشان میدهد که بهرهوری کل از نظر تغییر کارایی فنی و تغییر کارایی مقیاس، بهترتیب 80/1 و 68/1 درصد بهبود یافته است. علاوه بر آن، بهعلت اجرای طرحهای کلان، جمعآوری و تصفیۀ فاضلاب و همچنین بهکار بردن راهکارهای مدیریت مصرف آب برای افزایش ذخیرۀ سالانۀ آب بهویژه از سال 1390 به بعد، بهرهوری کل از نظر تغییر فناوری، 32/12 درصد بهبود یافته است. این شاخصها تأیید میکند که بدون کاهش در میزان تولیدات و خدمات عمدۀ مربوط به تهران، امکان کاهش مصرف آب تا 22 میلیون متر مکعب در این شهر میسر است.
بهرهوری,تحلیل پوششی دادهها,کارایی,کارایی مصرف آب
https://jne.ut.ac.ir/article_56932.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56932_76b54e26a2761d97614347e30a0f40ec.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
تأثیر آلودگی کروم (VI)، کادمیوم و سرب بر ترکیب عناصر مغذی در نهال های یکسالۀ تبریزی و سپیدار
609
618
FA
سید مهدی
علی زاده
استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
s_malizadeh@yahoo.com
10.22059/jne.2015.56933
فلزات سنگین جزء آلایندههای روزافزون محیط زیست محسوب میشوند. این آلایندهها بهراحتی توسط گیاهان جذب و بهمنزلۀ عوامل قوی تنشزا برای متابولیسم گیاه قلمداد میشوند. فلزات سنگین از طریق رقابت با عناصر مغذی تأثیر بسزایی در توزیع آنها در گیاه دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سطوح افزایشی آلودگی کروم (VI)، کادمیوم و سرب بر ایجاد عدم تعادل در وضعیت عناصر مغذی در برگ و ساقه/شاخه دو گونه از صنوبر (تبریزی و سپیدار) بود. آزمایش بهصورت کاشت نهالهای صنوبر در گلدانهای حاوی خاک آلوده به هر یک از فلزات سنگین انجام شد. نتایج نشان داد که فلزات سنگین سبب کاهش غلظت کلیۀ عناصر مغذی در برگ و ساقه/شاخۀ نهالها شدند (05/0><em>P</em>). گونۀ تبریزی در قیاس با گونۀ سپیدار نسبت به آلودگی کروم (VI) و کادمیوم حساستر بود. بالاترین و پایینترین تأثیر منفی بر جذب عناصر غذایی توسط نهالها بهترتیب متعلق به کادمیوم و سرب بود. آلودگی 150 میلیگرم بر کیلوگرم کادمیوم سبب کاهش 65 درصدی در غلظت پتاسیم برگی نهالهای تبریزی شد. کاهش 78 درصدی در جذب فسفر در نهالهای تبریزی نیز در حضور 150 میلیگرم بر کیلوگرم کادمیوم در مقایسه با شاهد رخ داد. مکانیسمهای کنشهای متقابل بین فلزات سنگین و عناصر مغذی بسیار پیچیده است و بهطور جزئی شناسایی شده است. اطلاعات در مورد مکانیسم چرخش عناصر غذایی کمک شایانی به حل مشکلات پروژههای گیاهپالایی تحت تنش فلزات سنگین خواهد کرد.
آلاینده,فلزات سنگین,کنش متقابل,گیاه پالایی,متابولیسم گیاهی
https://jne.ut.ac.ir/article_56933.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56933_911df1e15e38245dde93cc2dd140d6df.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
هیدروژئوشیمی و غلظت فلزات سنگین در آب رودخانة کاکارضا (استان لرستان)
619
628
FA
مریم
حیات الغیب
کارشناسی ارشد رشتة زمینشناسی محیط زیست
mhayatolgheyb@yahoo.com
افشین
قشلاقی
استادیار دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شاهرود
qishlaqi@shahroodut.ac.ir
هادی
جعفری
استادیار دانشکده علوم زمین، دانشگاه شاهرود
گیتی
فرقانی تهرانی
استادیار دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شاهرود
forghani@shahroodut.ac.ir
10.22059/jne.2015.56934
هدف از این پژوهش ارزیابی ویژگیهای هیدروژئوشیمیایی و تعیین فرایندهای کنترلکنندة ترکیب شیمیایی آب رودخانة کاکارضا و همچنین بررسی تغییرات غلظت فلزات سنگین در آب این رودخانه است. برای این منظور، تعداد 15 نمونه آب در طول رودخانه برداشت شد و ضمن اندازهگیری غلظت کاتیونها و آنیونهای اصلی و برخی خواص فیزیکوشیمیایی نمونههای آب، غلظت برخی فلزات سنگین نیز در آنها اندازهگیری شد. نتایج بهطورکلی نشان داد که در همة نمونههای آب، غلظت کاتیونهای اصلی از روند Ca > Mg > Na+K و آنیونها از روند HCO<sub>3</sub> > Cl >SO<sub>4</sub>پیروی میکند. تیپ هیدروشیمیایی نمونههای آب نیز بیکربناته کلسیک تعیین شد. براساس نتایج حاصل از محاسبات هیدروشیمیایی، مشخص شد که فرایندهای انحلال سنگها و تبادل یونی، معکوس کنترلکنندههای اصلی شیمیِ آب رودخانهاند. از نظر غلظت فلزات سنگین نیز، نتایج نشان داد که غلظت فلزاتی چون آرسنیک و کادمیوم در طول رودخانه افزایش مییابد که براساس نتایج تحلیل مؤلفة اصلی، این دو فلز منشأ یکسان و عمدتاً انسانزاد (فعالیتهای کشاورزی) دارند. با توجه به روند تغییرات غلظت سایر فلزات و همچنین نتایج تحلیل مؤلفة اصلی، میتوان نتیجه گرفت که سایر فلزات مطالعهشده عمدتاً در آب رودخانه منشأ طبیعی دارند. ارزیابی کیفیت آب رودخانة کاکارضا از نظر آبیاری نیز مشخص کرد که آب رودخانة کاکارضا در حال حاضر برای استفاده در کشاورزی مناسب است.
رودخانة کاکارضا,فلزات سنگین,لرستان,هیدروژئوشیمی
https://jne.ut.ac.ir/article_56934.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56934_dd8dd086ea7635a1130a1324c24d04cf.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
کاربرد سیستم وتیور در تصفیه و بهبود کیفیت آبهای نامتعارف
629
640
FA
امیررضا
کشتکار
استادیار گروه مدیریت مناطق بیابانی، مرکز تحقیقات بینالمللی بیابان، دانشگاه تهران، تهران
keshtkar@ut.ac.ir
محمدرضا
احمدی
پژوهشگر بخش آب و محیط زیست، پژوهشکدۀ سنگ آهن و فولاد، شرکت معدنی و صنعتی گلگهر، سیرجان، کرمان
mrak56@gmail.com
هادی
آتشی
دانشیار بخش علوم دامی دانشکدۀ علوم کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز
hadiatashi@gmail.com
حسین
حمیدی فر
استادیار بخش مهندسی آب، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز
hhamidi64@yahoo.com
سیدمهدی
رضوی
کارشناس ارشد مهندسی منابع طبیعی، مهندسان مشاور سبخا، اراک
razavi_sayedmahdi@yahoo.com
حمیدرضا
ناصری
استادیار گروه مدیریت مناطق بیابانی، مرکز تحقیقات بینالمللی بیابان، دانشگاه تهران، تهران
hamidrange@gmail.com
احمد
یزدان پناه
کارشناس ارشد آبخیزداری، ایستگاه پژوهشی مرکز تحقیقات بینالمللی بیابان، دانشگاه تهران، تهران
ayazdanpnh@ut.ac.ir
نسرین
معظمی
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه مدیریت آموزشی مدیریت مناطق بیابانی، مرکزتحقیقات بین المللی بیابان، دانشگاه تهران، تهران
10.22059/jne.2015.56935
با توجه به محدودیت منابع آب شیرین، بهویژه در سرزمینهای خشک و بیابانی، استفاده از فاضلابهای تصفیهشده در کشورهای مختلف جهان بهمنزلۀ راهکاری برای مدیریت عرضه و تقاضا منابع آب مطرح است. در همین زمینه، تحقیق حاضر نیز با هدف امکانسنجی و ارزیابی میزان تأثیر و کارآیی گیاه وتیورگراس در کاهش میزان خواص نامطلوب در دو نمونۀ آب نامتعارف شرکت صنعتی و معدنی گلگهر سیرجان انجام شده است. این پژوهش به صورت فاکتوریل (با دو فاکتور شوری با دو سطح و زمان ماند با پنج سطح) و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نمونههای بررسیشده از حوضچۀ ذخیرۀ پساب معدن و حوضچۀ ذخیرۀ آبهای بسیار شور زیرزمینی موجود در محدودة معدن گرفته شد. سطوح فاکتور زمان شامل زمان صفر، هفته یک، دو، سه و چهار آزمایش بود. نتایج این تحقیق نشان داد که در پایان زمان نمونهبرداری (پایان هفتة چهارم)، گیاه وتیورگراس بیشترین بازده معادل 5/31 درصد را برای نمونههای پساب معدن و 33 درصد برای نمونههای حوضچۀ ذخیرۀ آب زیرزمینی، در کاهش میزان کل املاح محلول داشت. همچنین، نتایج مربوط به آنالیز آنیونها و کاتیونهای موجود در نمونهها نشان داد که گیاه وتیور بهترتیب بیشترین میزان راندمان در کاهش پارامتر سولفات را در هر دو نمونۀ آب و کمترین میزان راندمان در کاهش پارامتر پتاسیم در نمونۀ پساب معدن و منیزیم در نمونۀ آب زیرزمینی را در پایان هفتۀ چهارم داشته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سیستم تصفیۀ وتیور پتانسیل بالایی در تصفیۀ آبهای نامتعارف دارای املاح و شوری بسیار بالا و کاهش آلایندهها دارد.
آب نامتعارف,تصفیۀ بیولوژیک,طرح کاملاً تصادفی,معدن سنگ آهن,وتیورگراس
https://jne.ut.ac.ir/article_56935.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56935_c27e383ba8cbfd6a8824ee3bb05fc4ec.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
جدایی آشیانبومشناختیِ غذایی بین دو گونة خویشاوند همبوم کمرکولی بزرگ (Sitta tephronota) و کمرکولی کوچک (Sitta neumayer) در ناحیة تماس در رشتهکوه زاگرس
641
652
FA
علیرضا
محمدی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکدة منابع طبیعی، گروه محیط زیست، دانشگاه تهران
armohammadi1386@ut.ac.ir
محمد
کابلی
0000-0002-9203-2346
دانشیار دانشکدة منابع طبیعی، گروه محیط زیست، دانشگاه تهران
mkaboli@ut.ac.ir
سهراب
اشرفی
استادیار دانشکدة منابع طبیعی، گروه محیط زیست، دانشگاه تهران
sohrab.ashrafi@ut.ac.ir
محسن
مفیدی نیستانک
استادیار مؤسسة گیاهپزشکی کشور، بخش تحقیقات ردهبندی حشرات
mohmofney@gmail.com
مسعود
یوسفی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکدة منابع طبیعی، گروه محیط زیست، دانشگاه تهران
masoud.yousefi52@gmail.com
10.22059/jne.2015.56936
کمرکولی بزرگ و کمرکولی کوچک دو گونة همبوم و خویشاوند نزدیک و مثال کلاسیک و اولیة اصل جابهجایی صفاتاند، ولی، با وجود این، سؤالات بسیاری دربارة جدایی آشیانبومشناختی این دو گونه از سال 1950 بدون پاسخ مانده است. در مطالعة حاضر، تفاوتهای رژیم غذایی دو گونة کمرکولی بزرگ و کوچک بهمنزلة یکی از ابعاد مهم آشیانبومشناختی در ناحیة تماس آنها در ایران (رشتهکوه زاگرس) بررسی شده است. در این پژوهش، رژیم غذایی دو گونه با بررسی محتویات دستگاه گوارش و با استفاده از استرئومیکروسکوپ مطالعه شد. نتایج نشان داد رژیم غذایی غالب دو گونه در فصل بهار حشراتاند؛ بهطوریکه در کمرکولی بزرگ بهترتیب راستة سختبالپوشان[1]، نیمبالپوشان[2] و راستبالان[3] بیشترین مقدار را در رژیم غذایی این گونه شامل میشوند. همچنین، در کمرکولی کوچک راستة نیمبالپوشان، سختبالپوشان و بالپولکداران[4] بهترتیب بیشترین مقدار را در رژیم غذایی این گونه به خود اختصاص دادهاند. همچنین، به منظور تعیین رابطة بین اندازة بدن این دو گونه با اندازة طعمههای استفادهشده (برای دو صفت اندازۀ طول سر در راستة نیمبالپوشان و اندازۀ دهانی در سختبالپوشان) از آنالیز کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اندازة بدن و اندازة طعمه در دو گونه در اندازۀ طول سر در سنها تفاوت معناداری وجود دارد؛ بهطوریکه کمرکولی بزرگ نسبت به جثة خود، از حشرات بزرگتری تغذیه میکند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که بین پهنای آشیانبومشناختی هر دو گونه اختلاف اندکی وجود دارد، ولی همپوشانی آشیانبومشناختی غذایی بین هر دو گونه بالاست. نتایج این پژوهش اهمیت نسبی اندازة بدن طعمه را در جدایی آشیانبومشناختی غذایی دو گونة همبوم کمرکولی بزرگ و کوچک جهت همزیستی پایدار نشان میدهد.
<br clear="all" />
[1]. <em>Coleoptera</em>
[2]. <em>Hemiptera</em>
[3]. <em>Orthoptera</em>
[4]. <em>Lepidoptera</em>
آشیان بومشناختی غذایی,جابهجایی صفات,کمرکولی بزرگ,کمرکولی کوچک
https://jne.ut.ac.ir/article_56936.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56936_df487a425e15f83ce8713f85709e2186.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
ارزیابی فرایند پایداری در سطوح محلی براساس رویکرد IUCN مطالعة نمونه: ناحیة عرفی منج در شهرستان لردگان
653
663
FA
بیت الله
محمودی
دانشجوی دکتری، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران
b.mahmoudi@ut.ac.ir
جهانگیر
فقهی
0000-0003-2253-5789
دانشیار گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران
jfeghhi@ut.ac.ir
مجید
مخدوم
استاد گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران
mmmmakhdoum@ut.ac.ir
محمد
عواطفی همت
استادیار گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران
avatefi@ut.ac.ir
10.22059/jne.2015.56937
اجزای بنیادی تشکیلدهندۀ واحدهای برنامهریزی در سطوح ملی و بینالمللی، نواحی محلی است که نخستین پایههای تمرکز یا عدم تمرکز پایداری توسعه در آنها شکل میگیرد. در این مطالعه، با بهکارگیری مدل نظاممند و یکپارچۀ ارزیابی پایداری اتحادیۀ بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN)، وضعیت پایداری ناحیة عرفی منج در گسترۀ جنگلهای شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری سنجیده شد. در این رویکرد، 7 مرحله شامل تعیین هدف ارزیابی، مشخصکردن سیستم و قلمرو، تعیین ابعاد و عناصر پایداری، انتخاب معیارها و شاخصها، طبقهبندی و سنجش شاخصها، تلفیق شاخصهای هر سیستم و درنهایت ترسیم بارومتر پایداری مورد توجه قرار گرفت. مطابق این بررسی، در قالب 2 سیستم طبیعی و انسانی، 4 بعد پوشش زمین، استفاده از منابع، ثروت و جمعیت بهمنزلۀ ابعاد و 7 معیار و 19 شاخص برای سنجش پایداری منطقه استفاده شد. براساس نتایج سنجش شاخصها، که از روش ارزیابی مبتنی بر نظر کارشناسان محلی استفاده شد، 48 درصد کل شاخصهای بررسیشده و 66 درصد شاخصهای سیستم طبیعی در وضعیت ناپایدار و تقریباً ناپایدار قرار دارند. شاخصهای برداشت چوب هیزمی، زراعت زیر اشکوب و دام در جنگل در وضعیت ناپایدار قرار دارند. تحلیل نتایج و بارومتر پایداری نشان داد در شرایط کنونی وضعیت پایداری در ناحیة عرفی بررسیشده در حالت تقریباً ناپایدار واقع شده است.
ارزیابی پایداری,بارومتر پایداری,رویکرد IUCN,شهرستان لردگان,ناحیة عرفی
https://jne.ut.ac.ir/article_56937.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56937_a3fe5d1bfa47d51ee01cddf67b2ebb5b.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
ارزیابی شرایط آسایش اقلیمی پناهگاه حیات وحش میانکاله برای توسعة گردشگری طبیعت
665
676
FA
ملیحه
مسعودی
کارشناس ارشد محیطزیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
masoodi_m65@yahoo.com
عبدالرسول
سلمان ماهینی
دانشیار دانشکدة منابع طبیعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
a_mahini@yahoo.com
مرجان
محمدزاده
0000-0003-1764-8105
استادیار دانشکدة منابع طبیعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
marjan.mohammadzadeh@gmail.com
سید حامد
میرکریمی
0000-0002-2510-8320
استادیار دانشکدة منابع طبیعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
mirkarimi.hamed@gmail.com
10.22059/jne.2015.56938
بررسی شرایط آسایش اقلیمی مناطق یکی از عوامل مؤثر در برنامهریزی اکوتوریسم بهشمار میرود. درواقع، اقلیم از عناصر بسیار مهم در شناسایی ارزش تفرجی محیط است. برای برنامهریزی و مدیریت بهتر اکوتوریسم فقط توجه به ارزشهای زیباشناختی محیط کافی نیست، بلکه شناسایی تأثیرات اقلیمی منطقه بر گردشگران حائز اهمیت است. در این مطالعه، برای بررسی شرایط آسایش اقلیمی پناهگاه حیاتوحش میانکاله در شمال ایران از دو شاخص بیکر و اقلیم گردشگری (TCI) بهره گرفته شد. بدین منظور، از آمار نرمال اقلیمی محاسبهشدة 3 ایستگاه سینوپتیک در منطقه در طول دورة آماری 1380ـ1390 استفاده شد. نتایج نشان میدهد وضعیت آسایش اقلیمی منطقه در طول سال متغیر و در بیشتر ماههای سال برای استفادة گردشگری قابل تحمل است. براساس نتایج دو روش، که تا حدودی همپوشانی دارند، بهترین زمان گردشگری در پناهگاه حیات وحش میانکاله در ماههای اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر ارزیابی میشود. در بقیة ماههای سال برای گردشگری به تمهیداتی جهت رفع مزاحمتهای اقلیمی همچون سرمایش هوا نیاز است.
آسایش اقلیم,اکوتوریسم,پناهگاه حیات وحش میانکاله,شاخص بیکر,شاخص TCI
https://jne.ut.ac.ir/article_56938.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56938_abba46d2014c61f4ce48df088afd90c6.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
مقایسة تجمع زیستی فلزات سنگین روی (Zn) و کروم (Cr) در اندامهای داخلی ماسل آب شیرین Anodonta cygnea (Bivalvia: Unionidae)
677
686
FA
فاتح
معزی
0000-0001-8522-4975
کارشناس ارشد اکولوژی آبزیان شیلاتی، گروه شیلات، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تهران
fmoezi.fateh@gmail.com
آرش
جوانشیر
دانشیار گروه شیلات، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تهران
arashjavanshir@hotmail.com
سهیل
ایگدری
استادیار گروه شیلات، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تهران
soheil.eagderi@yahoo.com
هادی
پورباقر
استادیار گروه شیلات، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تهران
hpoorbagher@yahoo.com
10.22059/jne.2015.56939
امروزه از دوکفهایها بهوفور در مطالعات در زمینة پایش آلودگی فلزات سنگین در محیطهای آبی استفاده میشود. هدف از این مطالعه، بررسی تجمع زیستی فلزات سنگین روی (Zn) و کروم (Cr) در اندامهای مختلف دوکفهای <em>Anodonta cygnea</em>بود. بدین منظور، 42 نمونة برداشتشدة این دوکفهای از منطقة سمسکندة ساری در محیط آزمایشگاه با غلظت µg l<sup>-1</sup>125 فلزات به صورت جداگانه در یک دورة 27 روزه مواجهه داده شدند. سطوح مبنا، میزان تجمع و مقادیر ∆C/C<sub>0</sub> هر دو فلز در اندامهای جبه، آبشش، هپاتوپانکراس و پا در طول دورة مطالعه اندازهگیری شد. سطوح پایة فلز روی به صورت معناداری بالاتر از سطوح پایة کروم بود (01/0 > P). تفاوتی در مقادیر پایة روی در اندامهای مختلف مشاهده نشد، اما سطوح پایة کروم در اندامها متفاوت بود (آبشش > هپاتوپانکراس ≈ پا > جبه). بیشترین میزان تجمع هر دو فلز در طول دورة مواجهه مربوط به اندامهای آبشش و هپاتوپانکراس و کمترین مقدار تجمع نیز متعلق به جبه بود. نسبتهای ∆C/C<sub>0</sub> محاسبهشده در همۀ اندامها برای فلز کروم به صورت معناداری (01/0 > <em>p</em>) بیشتر از روی بود و ترتیب مقادیر آن برای دو فلز عبارت بود از: Zn: هپاتوپانکراس > پا > جبه > آبشش؛ Cr : جبه > هپاتوپانکراس ≈ پا > آبشش. با توجه به نتایج این مطالعه، دوکفهای <em>A.cygnea</em>بهمنزلة یک شاخص زیستی آلودگی فلزات روی و کروم در محیطهای آب شیرین پیشنهاد میشود.
تجمع زیستی,دوکفهایها,فلز سنگین,محیطهای آبی
https://jne.ut.ac.ir/article_56939.html
https://jne.ut.ac.ir/article_56939_a099a81c30ffb201eb5fbb3d5795c9d5.pdf
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
68
4
2015
12
22
چکیده انگلیسی
1
14
FA
10.22059/jne.2015.57484
https://jne.ut.ac.ir/article_57484.html
https://jne.ut.ac.ir/article_57484_62ebbb7e252639d03a27601a15023892.pdf