per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
135
144
10.22059/jne.2014.51295
51295
Research Paper
کاربرد رگرسیون منطقی در شناسایی عوامل اقلیمی مؤثر بر پراکنش جغرافیایی جنگلهای مانگرو (مطالعه نمونه: استان هرمزگان)
Using Logistic Regression in Identification Climatology Factors Influencing the Distribution of Hormozgan Province Avicennia Marina Forests
هستی پطروسیان
hasti.petrosian@gmail.com
1
سهراب اشرفی
sohrab.ashrafi@ut.ac.ir
2
افشین دانه کار
danehkar@ut.ac.
3
جهانگیر فقهی
jfeghhi@ut.ac.ir
4
کارشناس ارشد محیطزیست، گروه محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
استادیار گروه محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
دانشیار گروه محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
دانشیار گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
در سالهای اخیر جنگلهای مانگرو با ارزش بالای اقتصادی و محیطزیستی بهدلیل فعالیتهای انسانی در معرض آسیب قرار گرفتهاند. حفاظت بیرونی یک روش مؤثر در راستای حفاظت این جنگلها محسوب میشود که لازمة انجام آن، شناخت شرایط زیستگاهی حاکم بر این اجتماعات است. این مطالعه با هدف بررسی نقش عوامل اقلیمی بر پراکنش جنگلهای مانگرو و مدلسازی از مناطق مستعد توسعة این جنگلها با استفاده از روش رگرسیون منطقی در سواحل استان هرمزگان انجام شد. متغیرهای اقلیمی مؤثر در قالب نوسان دمای سالانه، متوسط دمای سالانه، حداقل مطلق دما، متوسط دمای سردترین ماه سال، متوسط بارش سالانه، حداقل بارش سالانه و نوع اقلیم انتخاب شدند. صحت مدل با روشROC و Pseudo-R2 بهترتیب 75/0و 24/0 برآورد شد که تأییدکنندة میزان بالای صحت مدل است. با بهرهگیری از نقشة حاصل از اجرای مدل، متوسط دما و نوسان دمای سالانه توانایی پیشبینی حضور گونة Avicennia marina را تا 85 دارند که تأییدی بر اهمیت این دو متغیر بر گسترة جغرافیایی این اجتماعات است. از آنجا که احتمال حضور A. marinaبر مبنای پارامترهای اقلیمی در هیچ منطقهای صفر برآورد نشد، بنابراین، میتوان احتمال داد نبود اجتماعات A. marina در بخشهایی از پهنة ساحلی بهدلیل نامناسببودن سایر پارامترهای محیطزیستی است. در 67درصد از عرصة ساحلی احتمال حضور A. marina بالا ارزیابی شد. در این مناطق مساعد روی دامنة نوسان دما سالانه بین 25 تا 5/26 و دامنة متوسط دمای سالانه بین7/26 تا 6/27 درجة سانتیگراد برآورد شد. نوسان دما سالانه بهمنزلة مهمترین پارامتر اقلیمی مؤثر بر حضور اجتماعات A. marina در این مطالعه شناسایی شد.
In recent years, mangrove forests with the high economical and environmental value are threatened with extinction by human activities. Ex-Situ conservation is an appropriate method to conservation this forest. This study was conducted with the purpose of studying the role of climatology factors as one of the most important environmental parameters in dispersion of mangrove forests of Hormozgan province and using logistic regression to modeling the prone areas for extending Avicennia marina. Temperature fluctuations, the average annual temperature, the absolute minimum temperature, average temperature of the coldest month of the year, the average annual rainfall, the minimum rainfall and the type of climate were considered as independent variables. Using Roc and Pseudo-R2, the accuracy of the model were estimated 0.75 and 0.24 respectively. Using the map resulting from modeling, the temperature fluctuations and the average annual temperature can anticipate the presence of A. marina up to 0.85% which shows the importance of two climatology factors for the presence of this forest. the probability of A. marina presence based on the climatology parameters wasn’t estimated to be zero so lack of presence of A marina in part of the coastal zone is due to inappropriate other environmental parameters. In 67% of coastal line the probability of presence of A. marina was estimated very high. In this areas temperature fluctuation was between 5 to 26.5 and the average annual temperature was between 26.7 to 27.6. Temperature fluctuation was recognized as the most important climatology parameter.
https://jne.ut.ac.ir/article_51295_fba6064cba8ff0e095d0c045523e8545.pdf
پارامترهای آب و هوایی
حفاظت بیرونی
رگرسیون منطقی
Avicennia marina
Avicennia marina
climatology factors
ex-situ conservation
Logistic regression
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
145
155
10.22059/jne.2014.51296
51296
Research Paper
کاربرد شاخصهای وزن داده شده با استفاده از نمونه های تعلیمی و خوارزمی ژنتیک روی تصاویر با توان تفکیک مکانی بالا برای تشخیص گیاهان در مناطق شهری
Application of the Weighted Indexes Using Training Data and Genetic Algorithm on High Resolution Images for Vegetation Detection in Urban Areas
میلاد جانعلی پور
m_janalipour89@yahoo.com
1
علی محمدزاده
almoh2@gmail.com
2
محمد جواد ولدان زوج
valadanzouj@kntu.ac.ir
3
دانشجوی دکتری دانشکده مهندسی ژئوماتیک، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
استادیار دانشکده مهندسی ژئوماتیک، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
دانشیار دانشکده مهندسی ژئوماتیک، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
شاخصهای متنوعی نظیر RVI، NDVI، SAVI، TRVI و OSAVI، جهت تشخیص پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر ماهوارهای، پیشنهاد شدهاند. این شاخصها براساس بازتابندگی بالا پوشش گیاهی در باند مادون قرمز و جذب بالای آن در باند قرمز بهدست آورده شدهاند. ضعف عمدة این شاخصها، استفادة آنها در مناطق مختلف و بدون تغییر است، به عبارت دیگر این شاخصها قابلیت تطبیق در مناطق مختلف را ندارند و در برخی پژوهشها با استفاده از ضرایب تجربی سعی بر کاهش این ضعف داشتهاند. در این مقاله سعی کردهایم، تمام باندها در تولید شاخص پوشش گیاهی استفاده شوند. برای اینکه از تمام باندها در شاخصهای پیشنهادی استفاده شود، به هر باند یک وزن اختصاص داده شده است که این وزنها با استفاده از دادههای تعلیمی و خوارزمیهای پیشنهادی برآورد میشود. مناطق مطالعهشده در این پژوهش شهرهای شیراز، بم و New Brunswick است که تصاویر توان تفکیک مکانی بالای این مناطق استفاده میشود. نتایج در مناطق مطالعهشده توانایی بالای شاخصهای پیشنهادی را در تشخیص پوشش گیاهی نشان میدهد.
Various indexes such as RVI, NDVI, SAVI and OSAVI have been proposed for vegetation detection using satellite images. These indexes have been obtained based on high reflectance of the vegetation in near infrared band and its high absorption in red band. Basic defect of these indexes are using them in various regions without any changes in index structure. In other words, these indexes have not capability of adaption to various regions and in some of the researches have tried to reduce this defect using the empirical coefficients. In this article, all of the bands are used to produce in vegetation index. For used all of the bands in the proposed indexes, each band is assigned a weight. These weights are estimated using training data and the proposed algorithms. The study areas were Shiraz, Bam and New Brunswick, that high resolution images are used from these areas. Results in study areas show the high capability of the proposed indexes to vegetation detection.
https://jne.ut.ac.ir/article_51296_75ca5eb7e42469dc638610df78c9c853.pdf
حد آستانه
خوارزمی ژنتیک
سنجش از دور
شاخص وزندار
گیاه
Genetic Algorithm
remote sensing
threshold
vegetation
weighted vegetation index
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
157
164
10.22059/jne.2014.51297
51297
Research Paper
بررسی امکان استفاده از صدف صخرهایSaccostrea cucullata بهعنوان شاخص زیستی فلز کادمیوم در مناطق ساحلی
Investigation on the Potential use of Saccostrea cucullata as Cd Bioindicator in Coastal Areas
امیرحسین حمیدیان
a.hamidian@ut.ac.ir
1
سمیه سادات علویان پطرودی
maede_ap@yahoo.com
2
استادیار گروه محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
امروزه یکی از مشکلات جهانی در کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته، آلودگی اکوسیستمهای آبی به فلزات سنگین است. در پژوهشهای گوناگونی، نرمتنان بهویژه دوکفهایها بهعنوان نشانگرهای آلودگی فلزات استفاده شدهاند. در این پژوهش، غلظت کادمیوم در بافت نرم صدف خوراکی صخرهای (Saccostrea cucullata) در دو ایستگاه ساحلی در طول سواحل بندر لافت واقع در جزیرة قشم با دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت کادمیوم در بافت نرم صدف در دو منطقه از بندر لافت بهترتیب 0/2 و 9/7 میکروگرم بر گرم وزن خشک است. همچنین مقایسة یافتهها با استاندارد EPA نشان داد که غلظت کادمیوم در بافت نرم صدف در منطقة اول بیشتر از استاندارد و در منطقة دوم واقع در منطقة حفاظتشدة حرا کمتر از استاندارد بوده است. فاکتور تجمع زیستی محاسباتی برای صدفها در دو منطقه بالاتر از 1 به دست آمد که نشاندهندة تجمع کادمیوم در صدف است. با توجه به وجود توانایی جذب و انباشت کادمیوم در این صدف و نیز مقایسة ویژگیهای این صدف با ویژگیهایی که برای انتخاب یک شاخص زیستی بیان شده است، میتوان بافت نرم صدف S. cucullata را بهعنوان شاخص زیستی مناسب برای بررسی آلودگی کادمیوم در محیط آبی پیشنهاد کرد.
Heavy metal pollution in aquatic ecosystems has become one of the global issues. Mollusks such as clams can be used as bioindicators and biomonitors of heavy metal pollution in these ecosystems. In fact, mussels and oysters have been widely used for this purpose. In this study, the concentrations of cadmium were measured in soft tissues of rock oysters )Saccostrea cucullata( collected from two coastal areas along the coast of Laft port. The concentrations were measured using a Perkin Elmer flame AAS after drying, ashing and acid digestion. The mean concentrations of cadmium in oyster tissues were 7.9 and 2.0 µg/g dry weight for these two areas. Considering the qualifications of bioindicator species, bioaccumulation factors )more than one for both areas(, and a comparison of the results with the EPA standard, it was suggested that S. cucullata can be applied as a biological indicator of heavy metals in the aquatic environment.
https://jne.ut.ac.ir/article_51297_16d17b967deddf524456431446b78bf4.pdf
شاخص زیستی
فاکتور تجمع زیستی
کادمیوم
صدف خوراکی صخرهای
بندر لافت
bioaccumulation factor
Bioindicator
Cd
Laft port
rock oyster
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
165
174
10.22059/jne.2014.51298
51298
Research Paper
بررسی توزیع مکانی یون نیترات در آبهای زیرزمینی شهرستان اندیمشک با استفاده از روشهای زمینآماری
Spatial Distribution of Nitrate Ion in Andimeshk Groundwaters using the Geostatistical Methods
سید حسین خزاعی
fdkhazaei@yahoo.com
1
مهدیه دالوند
dalvandmahdieh@yahoo.com
2
بهناز اسکندری
behnaz.eskandarii@gmail.com
3
روح الله تقی زاده مهرجردی
r.t@gmail.com
4
عضو هیئت علمی گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایران
دانش آموخته کارشناسی محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایران
دانش آموخته کارشناسی محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایران
استادیار دانشکده کشاورزی، منابع طبیعی و کویرشناسی، مجتمع آموزش عالی اردکان، ایران
با توجه به اهمیت منابع آبهای زیرزمینی در تأمین نیازهای بشر، عدم کنترل و مدیریت نامناسب این منابع ممکن است به بروز مشکلاتی مثل آلودگیهای نیتراتۀ ناشی از مصرف بیرویۀ کودهای شیمیایی در اراضی کشاورزی منجر شود. با تعمیم دادههای نقطهای به سطح، با استفاده از روشهای زمینآماری، میتوان میزان آلودگی را در مناطقی که نمونهبرداری صورت نگرفته است نیز تعیین کرد. این پژوهش با هدف پهنهبندی میزان آلودگی نیتراتۀ آبهای زیرزمینی در بخشی از اراضی کشاورزی شهرستان اندیمشک انجام شد. به این منظور، از ۵۵ حلقه چاه نمونهبرداری انجام شد و میزان یون نیترات در هر کدام از چاهها بر حسب mg/lit نیترات بهدست آمد. روشهای زمینآماری مورد استفاده شامل کریجینگ، کوکریجینگ و وزندهی عکس فاصله بود. از کریجینگ شاخص نیز برای ترسیم نقشۀ احتمال خطر آلودگی نیترات استفاده شد. بعد از تعیین نرمالبودن دادهها و رسم واریوگرام، روش کریجینگ با مقدار ریشه مربعات خطای ۴/۱ و خطای کمتر نسبت به روش کوکریجینگ با مقدار ریشه مربعات خطای ۴۲/۱ و معکوس فاصله با مقدار ریشه مربعات خطای ۴۶/۱ روش مناسب شناخته شد. بنابراین، با بهرهگیری از بهترین روش درونیابی (کریجینگ) به پهنهبندی غلظت یون نیترات اقدام شد. نقشههای همنیترات میتواند بهمثابۀ ابزاری مهم برای تصمیمگیران در عرصههای مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد.
According to the importance of groundwater resources in providing of human needs, lack of control and inappropriate management of these resources can lead to the problems such as nitrate pollutions arising from the use of chemical fertilizers in agricultural lands. With generalized point data to the area using the geostatistics methods can be determine the pollution content in areas without sampling. This research was conducted with aiming to zoning the groundwater nitrate pollution content in some of Andimeshk agricultural lands. For this purpose, samples were taken from 55 wells and nitrate content was obtained in each of the wells based on mg/lit nitrate. Geostatistical methods that were used include kriging, cokriging and inverse distance weighting. After normalization of the data and drawing the variogram, kriging method (i.e. RMSE: 1.4) with fewer errors than the cokriging (i.e. RMSE: 1.42) and IDW (i.e. RMSE: 1.46) was chosen as the appropriate method of zoning. Finally, the nitrate zoning map was drawing by using geographical information system. Nitrate maps can be used as an important tool for decision makers in the field of management.
https://jne.ut.ac.ir/article_51298_f9c55e57ac7475844436fc218f507f8b.pdf
آب زیرزمینی
آلودگی نیتراته
توزیع مکانی
زمینآمار
کریجینگ
Geostatistics
groundwater
Kriging
nitrate pollution
Spatial Distribution
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
175
184
10.22059/jne.2014.51299
51299
Research Paper
ارزیابی آثار آلودگی نفتی خلیجفارس بر فعالیت 3 نوع بایومارکر آنزیمی در آبشش ماهیان گلخورک Periophthalmus waltoni (مطالعة منطقة بوشهر)
Assessing the Effects of Oil Pollution of the Persian Gulf on Activities of 3 Different Enzymatic Biomarkers in Gill of Mudskipper Periophthalmus waltoni (Bushehr Coastal Area)
مهرنوش شیرانی
mehrnooshshrn@yahoo.com
1
علیرضا میرواقفی
avaghefi@ut.ac.ir
2
حمید فرحمند
hf@ut.ac.ir
3
محمد عبداللهی
ma@ut.ac.ir
4
کارشناس ارشد بوم شناسی آبزیان. گروه شیلات. دانشکده منابع طبیعی. دانشگاه تهران. کرج. ایران.
دانشیار گروه شیلات. دانشکده منابع طبیعی. دانشگاه تهران. کرج. ایران.
دانشیار گروه شیلات. دانشکده منابع طبیعی. دانشگاه تهران. کرج. ایران.
استاد مرکز تحقیقات علوم دارویی. گروه سمشناسی و داروشناسی دانشکدة داروسازی. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران. تهران. ایران
میزان قابل ملاحظهای از آلایندههای مختلف بهخصوص نفت خام در خلیجفارس و نواحی شمالی آن موجود است. بنابراین، پایش زیستی آثار این آلودهکنندهها بر زیستمندان این منطقه اهمیت بسیاری دارد. در این مطالعه فعالیت بایومارکرهای آنزیمی شامل اتوکسی رزوروفین ٲ دی اتیلاز (EROD)، گلوتاتیون اس ترانسفراز (GST) و کاتالاز (CAT) در سطح بیوشیمیایی و در آبشش ماهی گلخورک Periophthalmus waltoni در کرانة خلیجفارس و در 3 ایستگاه خور سلطانی، جزیرة شیف و بندر عامری (بهترتیب با میزان بالا، متوسط و کم آلاینده) در ماههای فروردین و اردیبهشت با استفاده از روشهای طیفسنجی نوری و فلئورسانس اندازهگیری شدند. بایومارکرهای انتخابی بهطور معناداری در سطح آماری 05/0>P در نمونههای منطقة خور سلطانی سطح بالاتری از فعالیت آنزیمی را نشان دادند. ارزیابی این آثار اولیة بیولوژیک (در سطح بیوشیمیایی) نشاندهندة توان بالقوه در استفاده از P. waltoni بهعنوان گونة اندیکاتور زیستی در چنین اکوسیستمهایی بوده است به علاوه نتایج حاصل، همسو با مطالعات مشابه استفاده از این بایومارکرها را در ارزیابی سلامت مناطق ساحلی تأیید و تصدیق میکند.
Considerable amounts of different pollutants, especially crude oils, are present in the Persian Gulf and its northern region, so biomonitoring the effect of these pollutants on its biota is necessary. Ethoxyresorufin O-deethylase (EROD), gluthathione S-transferase (GST) and catalase (CAT) activity were measured from biochemical level in the gills of mudskipper Periophthalmus waltoni collected from Soltani Inlet, Shif Island and Ameri Port from Bushehr coastal area (with high, medium and low amounts of pollution) in April and May 2011, using spectrophoto/ fluorometric assay. Selected biomarkers induced significantly (P<0.05) in Soltani Inlet’s samples. This first biological effect assessment reveals that mudskipper P. waltoni is a potentially suitable target species to be used as a bioindicator in such ecosystems and this study provides further support for the use of biomarkers in assessing the health of coastal areas.
https://jne.ut.ac.ir/article_51299_c3cb0e28e42a899ef01657641139e1cf.pdf
اتوکسی رزوروفین
بایومارکر
خلیجفارس
گلوتاتیون ترانسفراز
گلخورک
نفت خام
Biomarker
Crude Oil
EROD
GST
mudskipper
Persian Gulf
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
185
194
10.22059/jne.2014.51300
51300
Research Paper
ارزیابی زیستگاه گوسفند وحشی (Ovis orientalis) در پارک ملی کویر با استفاده از روش تحلیل عاملی آشیان بومشناختی
Habitat Evaluation of Wild Sheep (Ovis orientalis) in Kavir National Park using Ecological Niche Factor Analysis Method
مجتبی قندلی
ghandali@gmail.com
1
افشین علیزاده
ashabani@ut.ac.ir
2
محمود کرمی
mkarami@ut.ac.ir
3
محمد کابلی
mkaboli@ut.ac.ir
4
اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان
استادیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
- استاد دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
استادیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
پارک ملی کویر نمونهای از اکوسیستمهای خشک و بیابانی میباشد که شامل دشتهای وسیع و ارتفاعات متعددی است. این منطقه از نظر تقسیم بندی انجام شده در مورد زیستگاههای حیات وحش ایران، شامل زیستگاههای بیابانی، استپی و کوهستانی میباشد. گوسپند وحشی از گاوسانان موجود در این منطقه حفاظت شده میباشد. به منظور مدیریت این جمعیت آگاهی از نیازهای زیستگاهی و عوامل دافع و جاذب گونه ضروری است. به منظور مطالعه زیستگاه گوسفند وحشی و تهیه نقشه مطلوبیت زیستگاه این گونه در پارک ملی کویر، از دادههای حضور که طی چهار فصل در سالهای 89-1388 از این منطقه جمع آوری گردید و با استفاده از روش تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی در نرم افزار بایومپر استفاده شد. در این روش، پس از آماده سازی نقشهها توسط نرم افزار ایدریسی و بایومپر، متغیرهای زیستگاهی شامل ارتفاع، شیب، جهت، تیپ پوشش گیاهی و فاصله از منابع آب و فاصله از جادهها و پاسگاههای محیط بانی وارد نرم افزار بایومپر گردیدند . جدول امتیاز حاصل از تحلیل نشان میدهد که گوسفند وحشی به ارتفاع 950 تا 1200متر، مناطق پرشیب و تپه ماهوری، جهت های شمالی تمایل بیشتری نشان میدهد. نقشه مطلوبیت زیستگاه برای گوسفند وحشی در پارک ملی کویر با روش مذکور بدست آمد. شاخص تخصص گرایی و حاشیه گرایی حاصل از این تحلیل نشان میدهد که گوسفند وحشی نسبت به تغییر شرایط بهینه زیستگاه خود، بردباری نسبتا خوبی دارد و به زیستگاه های حاشیه ای تمایل بیشتری نشان می دهد.
Kavir National Park is an example of dry and desert ecosystem that is consisted of vast plains and numerous highlands. Wild sheep is one of the iconic bovid in this area. Understanding their habitat requirements and similarities is essential for their successful population management. We used Ecological Niche Factor Analysis approach to develop habitat suitability models for wild sheep in Kavir National Park based on field data collected from autumn 2009 to summer 2010. In this method after preparation of maps by idrisi and biomapper software, habitat variables including elevation, slope, aspect, vegetation cover, distance from water and road were entered into the Biomapper software. The scores obtained from the analysis showed that wild sheep tends to 950 to 1200 meters altitude, rocky areas and northern aspects. Habitat suitability map of Wild sheep in kavir National Park, obtained with the mentioned method. The results of this analysis showed that Wild sheep are Relatively resistant Than changing of optimal conditions of habitat, and tends to marginal habitats.
https://jne.ut.ac.ir/article_51300_f4ded574810b79f66714d804634b429a.pdf
آشیان بومشناختی
پارک ملی کویر
تحلیل عاملی
گوسفند وحشی
مدل مطلوبیت زیستگاه
ecological niche factor analysis (ENFA)
Habitat suitability model
Kavir National Park
wild sheep
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
195
206
10.22059/jne.2014.51301
51301
Research Paper
ضرورتها و الزامات بازنگری راهبردهای حفاظت از تنوع زیستی ایران
Review of the Biodiversity Conservation Strategies of Iran
اصغر محمدی فاضل
amfazel@gmail.com
1
نعمت اله خراسانی
nkhorasan@nrf.ut.ac.ir
2
مجید عباسپور
irrsen@irrsen.org
3
سید محمد باقر حجتی
hojati@tpf-iau.ir
4
عضو هیئت علمی دانشگاه محیطزیست
دانشکده محیطزیست و انرژی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی
دانشکده محیطزیست و انرژی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی
دانشکده محیطزیست و انرژی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی
راهبردهای کنونی حفاظت از تنوع زیستی ایران با ساختارهای چندبخشی اجتماعی، سازمانی، سیاستگذاری و مدیریتی ارتباط تنگاتنگی دارد. ازاینرو، ضرورت دارد که راهبردی منسجمتر برای حفاظت از تنوع زیستی کشور در چارچوب رویکردی نوآورانه و سازگاریپذیر تدوین شود تا از این طریق، هماهنگی بسیاری از فرایندها و همکاری دامنۀ وسیعی از ذینفعان تضمین شود. در این مقاله، ضمن تشریح «روششناسی تدوین راهبرد لاکنر و همکاران» و توضیح دربارة موارد سازگارسازی آن با «راهبردها و برنامة اقدام ملی حفاظت از تنوع زیستی جمهوری اسلامی ایران»، اصول حاکم بر تدوین چنین راهبردهایی در سطوح زیر ملی و بهویژه استانی را معرفی میکند. چنین فرایندی، دربردارندۀ روشی دوسویه برای انعکاس نیازهای ذینفعان در سطوح ملی، منطقهای و جهانی بوده است و در همین راستا، به گسترهای از ابزارهای حمایتی توجه میکند. علاوه بر آن و برای تضمین مشارکت دستاندرکاران و مجریان بالقوۀ راهبردها در فرایند و ایجاد و تقویت حس مالکیت آنها نسبت به خروجیها، تجمیع راهبرد با برنامههای موجود، اولویتسنجی اقدامات اجرایی و اجرای پروژههای مرتبط انجام یافته است. ازجمله مهمترین مزایای تدوین راهبرد با چنین رویکردی، ایجاد توافق دربارة اولویتهای حفاظتی در میان ذینفعان بوده است. همچنین یکی دیگر از دستاوردهای این بررسی, فراهمسازی بسترهای لازم برای اصلاح جهتگیری سازمانهای دولتی و یا نهادهای مختلف مسئول ابعاد و گروههای مختلف اثرگذار و اثرپذیر از اجرای برنامههای حفاظت از تنوع زیستی بود. در همین رابطه، ضمن ارائة نسخهای اصلاحشده از چشمانداز و راهبردهای حفاظت از تنوع زیستی کشور، چهارچوبی برای ارزیابی عملکرد این سازوکار در اختیار قرار گرفته است. بنابراین، ذینفعانی که در فرایند تدوین راهبرد مشارکت داشتهاند قادر خواهند بود تا با دقت و بینش کافی مستقیماً در فرایند اجرای آن نقشآفرینی کنند.
While Iran has a rich biodiversity, it is suffering from lack of social, organizational, and managerial policies. Therefore, developing coherent strategies for the conservation of national biodiversity requires the implementation of an innovative method and needs engagement of a wide range of stakeholders and processes to ensure practical coordination. In this paper, a method generally introduced to review the "National Biodiversity Strategy and Action Plan of the Islamic Republic of Iran". This process is a multidimensional approach taken to fulfill different needs of potential stakeholders at national and provincial levels. A range of tools have been introduced to support the strategies to ensure that all stakeholders will participate in the process and through an outputs ownership approach.
https://jne.ut.ac.ir/article_51301_c3b3e6fe8fbe657614d8a9fa47d89823.pdf
ارزیابی زیستمحیطی، تدوین راهبرد
تنوع زیستی
Biodiversity
environmental assessment
strategy development
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
207
222
10.22059/jne.2014.51302
51302
Research Paper
انتخاب مناسبترین شبکة مناطق تحت حفاظت با استفاده از یک الگوریتم هوشمند (مطالعة موردی: استان مازندران)
Selection of the best Protected Areas Network using an Intelligent Algorithm (Case Study: Mazandaran Province)
آزاده مهری
az.mehri@yahoo.com
1
عبدالرسول سلمان ماهینی
a_mahini@yahoo.com
2
سید حامد میرکریمی
mirkarimi.hamed@gmail.com
3
حمیدرضا رضایی
hamid.r.rezaei@gmail.com
4
کارشناس ارشد محیطزیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
دانشیار گروه محیطزیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
استادیار گروه محیطزیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
استادیار گروه محیطزیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
برای حفاظت از تنوع زیستگاهها و جمعیتهای حیات وحش باید به انتخاب مناطق معرف و نمونه از کل طبیعت پرداخت. هدف اصلی این پژوهش انتخاب مناسبترین شبکة مناطق تحت حفاظت در استان مازندران است. به این منظور، زیستگاه بالقوه 8 گونه پستاندار، مناطق مناسب پراکنش 4 گروه پرنده و 26 تیپ پوشش جنگل بهعنوان معیارهای انتخاب مناطق تحت حفاظت استفاده شدند. اولویتبندی توسط الگوریتم مذابسازی شبیهسازی شده تحت نرمافزار Marxan انجام شد. در سناریوی اول کارایی مناطق تحت حفاظت موجود در رسیدن به هدف حفاظت 30درصد هر یک از معیارهای حفاظتی بررسی شد. نتایج نشان داد مناطق تحت حفاظت موجود تنها در برآورد هدف حفاظتی 8 معیار موفق بودهاند. در سناریوی دوم با شرط وجود مناطق تحت حفاظت موجود، اقدام به انتخاب لکههای مناسب حفاظت برای تکمیل شبکة حفاظتی موجود شد. نتایج نشان دادند برای حفاظت 30درصد هر یک از معیارها، در بهترین حالت 28درصد از سطح استان باید حفاظت شود. بر این اساس، نیاز است حدود 04/186.918 هکتار به سطح مناطق فعلی اضافه شود. در سناریوی سوم بدون در نظر گرفتن مناطق تحت حفاظت موجود، منطقه با هدف حفاظت 30درصد هر معیار اولویتبندی شد و بهترین لکهها برای حفاظت معرفی شدند. نتایج نشان داد در بهترین حالت باید 43/18درصد سطح استان حفاظت شود. از این مقدار تنها 17/24درصد آن با مناطق تحت حفاظت موجود همپوشانی دارد. با استفاده از نتایج حاصل از این پژوهش میتوان خلاءهای حفاظتی موجود را شناسایی و مناطقی برای تکمیل این خلاءها معرفی کرد.
To preserve wildlife habitats and populations, it is normal practice to select representative natural areas. The aim of this research is prioritization of candidate sites for environmental protection in Mazandaran Province. For this purpose, 26 forest cover types, habitats of 8 mammal species and important distribution areas for 4 groups of birds were used as input criteria. Simulated annealing was used for prioritization through Marxan software. The first scenario looked into the efficiency of current network of protected areas to satisfy 30 percent of the protection criteria. The result showed that the current network of protected areas only provided the set goals for 8 protection criteria. In the second scenario, the best regions for conservation were selected for supplementation of current protected areas network. The result for the beast scenario showed that, to satisfy 30 percent of the protection criteria, 28 percent of the province should be set aside. Hence, addition of 186918.04 hectares to the currently protected areas is necessary for preservation. In the third scenario, the best regions to achieve 30 percent of the protection criteria were used, masking out the current protected areas. The result for the best scenario showed that, 18.43 percent of the Province is necessary for preservation. Of this amount, only 24.17 percent overlapped with the current protected areas. The result of this research is useful for identification of gaps in the current protected areas network and selection of the best regions for efficient environmental protection.
https://jne.ut.ac.ir/article_51302_77bed141eff25aebddf139eb42b8f13b.pdf
استان مازندران
الگوریتم مذاب سازی شبیه سازی شده
انتخاب سیستماتیک مناطق تحت حفاظت
بهینه سازی
marxan
marxan
Mazandaran province
Optimization
Simulated Annealing
systematic selection of protected areas
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
223
232
10.22059/jne.2014.51303
51303
Research Paper
بررسی روند تغییرات آلودگیهای هیدروکربورهای نفتی در آب و رسوبات حوزه جنوبی دریای خزر
Scrutiny of Petroleum Hydrocarbon Pollutions in Water and Sediments in Southern Zone of Caspian Sea
مژگان میرزایی
mojgan_11884@yahoo.com
1
محمد رضا معتضدی
farzin_motazedi@yahoo.com
2
آمنه نیکبختی
a.nikbakhti@yahoo.com
3
کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
کارشناس ارشد مهندسی نفت (گرایش حفاری و بهرهبرداری)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد امیدیه
کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
دریای خزر بهدلیل داشتن خط ساحلی طویل و وجود مناطق شهری، صنعتی و کشاورزی بسیار در مجاورت خود، همواره از منظر محیطزیستی تحت فشارها و تهدیدات شدیدی قرار داشته است. توسعة فعالیتهای استخراج و بهرهبرداری نفت در این دریاچه سبب ورود مقادیر متنابهی از انواع آلایندههای نفتی به این پیکرة آبی مهم شده است. با توجه به اثرات نامطلوب آلایندههای هیدروکربنی بر کیفیت زندگی گونههای ساکن دریاها و حاشیه، بررسی وضعیت آلودگیهای هیدروکربنی در آب و رسوبات دریای خزر همواره مورد توجه بوده است. این مقاله با هدف تعیین غلظت کل هیدروکربورهای نفتی آب و رسوبات و مقایسة آن با مناطق دیگر در نوار ساحلی حوزة جنوبی دریای خزر در استانهای گیلان، مازندران و گلستان از بهار سال 1389 تا بهار 1390 انجام شده است. 225 نمونه آب و 75 نمونه رسوب در 15 ایستگاه طی 5 فصل جمعآوری و غلظت کل هیدروکربورهای نفتی بهوسیلة دستگاه FT-IR تعیین شد. براساس نتایج بهدستآمده، غلظت کل مواد نفتی آب در پاییز سال 1389 بیشترین مقدار را به نسبت فصول دیگر نشان داده است، همچنین بیشترین و کمترین غلظت کل مواد نفتی آب بهترتیب در ایستگاه شمارة 7 (منطقة دستک) و 1 (آستارا) مشاهده شده است. بیشترین و کمترین غلظت مواد نفتی رسوبات نیز بهترتیب در ایستگاه شمارة 13 (نیروگاه نکا) و 8 (قاسمآباد) مشاهده شد. نتایج حاصل از آنالیز واریانس نشان میدهد که غلظت کل هیدروکربورهای نفتی آب و رسوب بین فصول مختلف معنادار بوده، اما بین ایستگاههای مختلف اختلافی معنادار نبوده است.
Due to the location of a domestic, industrial and agricultural zone near the Caspian Sea, this water body has long been under pressure and environmental threat. As a result of development of oil production activities in Caspian region, such as oil exploration and extraction, a large volume of oil related pollutants is released annually into this important water body. Considering the fact that hydrocarbons may cause adverse impacts on the aquatic and marginal life, the monitoring of sediment as hydrocarbons in the sea has been considered. The purpose of this article is determination of total petroleum hydrocarbon (TPH) and comparing it with other coastal area in Caspian region-in Gilan, Mazandaran and Golestan from spring 2010 to spring 2011. 225 water sample and 75 sediment sample in 15 stations during of 5 seasons have been collected and the levels of total petroleum hydrocarbon (TPH) using FT-IR were determined. Based on results level of total petroleum hydrocarbon (TPH) is the most level in autumn 2010. Also the highest and lowest level of total petroleum hydrocarbon in water were recorded in station 7 (Dastak region) and station 1 (Astara), respectively. Moreover, the highest and lowest level of total petroleum hydrocarbon in sediment were recorded in station 13 (Neka powerhouse) and station 8 (Ghasem abad), respectively. The results of ANOVA show that level of TPH in water and sediment among different seasons is significant, but there isn’t a significant difference among different stations.
https://jne.ut.ac.ir/article_51303_7f9afe25ed97bb153582c0693b845ec4.pdf
آلودگیهای نفتی
دریای خزر
دستگاه FT-IR
محیطزیست
غلظت کل هیدروکربورهای نفتی
Caspian Sea
FT-IR machine
environment
level of total
Oil Pollutants
petroleum hydrocarbon (TPH)
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
233
243
10.22059/jne.2014.51304
51304
Research Paper
بررسی نیازهای تفرجی بازدیدکنندگان پارک ملی بمو
A Survey of Recreational Needs of Visitors Bamu National Park
آمنه نیکبختی
a.nikbakhti@yahoo.com
1
سید حامد میرکریمی
mirkarimi.hamed@gmail.com
2
مژگان میرزایی
mojgan_11884@yahoo.com
3
کارشناس ارشد محیطزیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
استادیار محیطزیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
کارشناس ارشد محیطزیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهش حاضر حاصل یک سال مطالعة میدانی است که برای ارزشیابی نیازهای تفرجگاهی بازدیدکنندگان پارک ملی بمو انجام شد. پارک ملی بمو پتانسیلهای طبیعتگردی بالقوه از نظر محیطی و طبیعی برای جذب طبیعتگرد دارد که باید در برنامهریزیهای منطقهای از این تواناییها بهره جست. در این پژوهش از روش کلاوسون که یکی از متداولترین روشهای بررسی تفرجگاههاست و برای ارزشیابی انواع سیستمهای تفریحی به کار گرفته میشود برای آگاه شدن از نظر مردم بهره گرفته شد و با تنظیم پرسشنامههایی بررسی شد. پرسشنامه با تعداد 19سؤال تنظیم و با تکمیل 225 نسخه از آن از طریق توزیع و مصاحبة حضوری به مدت یک سال از اردیبهشت ماه 1390 تا اواخر خردادماه 1391 به طول انجامید. نتایج این پژوهش نشان میدهد که اغلب بازدیدکنندگان خواستار بهبود ساختارهای زیربنایی و تسهیلات رفاهی در منطقه هستند. بیشتر بازدیدکنندگان در ردة سنی 25 تا 35 سال قرار دارند و اغلب آنها در فصول بهار و تابستان از این پارک بازدید میکنند. استفادهکنندگان غالباً بهصورت گروهی به پارک میآیند. حفظ حالت طبیعی پارک، نبودن تأسیسات و تسهیلات مناسب و نبودن امکانات کافی در پارک تأییدشدة اغلب افراد بازدیدکننده بوده است. برای بهبود امکانات پارک اکثر بازدیدکنندگان مایل به پرداخت ورودیه هستند.
This is a year field study to evaluate the recreational needs of visitors Bamu National Park. Bamu National Park has the potential ecotourism capabilities to attract Ecotourist which should be utilizing of this ability in regional planning. In this study Clawson method used that one of the most common methods of evaluation systems resorts in aware of the people comments. About 225 questionnaires, with 19 questions in each, have been distributed among the visitors of park, during weekends & holidays, in a period of one years (April 2011- May 2012). The results of this study show that most visitors are demanding that improved infrastructure and facilities in the area. More visitors aged 25 to 35 years and most of them prefer spring and summer to visit the park. Visitors often come to the park in groups. Protection of it in its natural status and lack of adequate facilities and inadequate facilities were among the visitors requests. Most visitors are willing to pay the entrance fee for the park upgrade.
https://jne.ut.ac.ir/article_51304_bc709c22b9268543382512723e4203e3.pdf
بازدیدکنندگان
بمو
پارک ملی
روش کلاوسون
نیازهای تفرجی
Bamu
Clawson method
National Park
recreational needs
visitors
per
دانشکده منابع طبیعی
نشریه محیط زیست طبیعی
2008-7764
2423-7817
2014-06-22
67
2
1
10
10.22059/jne.2014.52111
52111
Research Paper
چکیده های انگلیسی
English Abstracts
https://jne.ut.ac.ir/article_52111_9d9b195dbe2672c7cb3083ec5002054e.pdf